شاید امروز در فکر و اندیشه ما تعریف پیروزی براندازی حکومت، سقوط رژیم و دیکتاتوری خامنه ای و دار و دسته اش باشد. شاید انتظارمان این است که باید عده زیادی از مردم به خیابانها آمده و تا نابودی دشمن و سرگونی این نظام در خیابانها باقی بمانند. و اگر امروز چنین اتفاقی نیفتاده ما هنوز به پیروزی نرسیدیم.
اما شاید بتوان این موضوع را از ابعاد دیگری نیز نگاه کرد و تعاریف دیگری برای پیروزی قائل شد. چرا که آنچه که خواست مردم می باشد چیزی نیست که یک شبه حاصل شود. داشتن آزادی در همه ابعادش و جامعه ای براساس دموکراسی قرار نیست در یک روز 25 بهمن اتفاق بیفتد.
اما آنچه را که در این میان می توان دید تغییر مردم است. اینکه عده ای حتی اگر از نظر دشمن اعلام بشه که خیلی اندک، اما با همراهی هم به خیابانها آمده و نشان دادند که از حکومت و عوامل آن نمی ترسند و به دنبال خواسته خود هستند. در جامعه ای که صدای هر اعتراضی با اعدام و شکنجه و زندان پاسخ داده می شود اینکه عده ای با علم به این موضوع باز هم به خیابان آمدند و فریاد مرگ بر دیکتاتور سر دادند و تنفر و انزجار خود از این دولت و حکومت را فریاد زدند و در مقابل همه سرکوب ها و نیروهای امنیتی مقاومت کردند، گامی است در جهت پیروزی که نمی توان آن را نادیده گرفت. می توان آن را بارقه امیدی دانست برای حرکتهای بعدی.